آسایش بشر و اصلاح تفکرش
حضرت مهدی(علیه السلام) و آسایش اقتصادی بشر
یکی از رهاوردهای دولت کریمه مهدی موعود (علیه السلام)، که در نهج البلاغه مورد اشاره قرار گرفته، تأمین رفاه و آسایش اقتصادی بشر در زمان حکومت آن حضرت است که از طریق وفور نعمت و برکتهای زمینی و آسمانی تأمینمی شود.
امیرمۆمنان (علیه السلام) درباره نعمتهای زمین در عصر ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) می فرماید: «تخرجُ له الارضُ افالیذَ کبدِها و تلقی الیه سلماً مقالیدَها»; (نهج البلاغه، خطبه ۱۳۸) در زمان ظهور حضرت مهدی، زمین میوههای دل خود (معادن طلا و نقره) را برای او بیرونمی ریزد و کلیدهایش را به اومی سپارد.
مسئله وفور نعمت و رفاه اقتصادی مردم در زمان حکومت حضرت مهدی (علیه السلام)، حقیقتی است که در روایات فراوان به آن اشاره شده است و از آن میان، پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)می فرماید: «… و تزیدُ المیاهُ فی دولته و تمدُّ الانهارُ و تُضعّفُ الارضُ اُکُلَها و سَتُخرجُ الکنوزُ»; (لطف الله صافى گلپایگانى، منتخب الاثر، باب ۳، ص ۵۸۹) در زمان برقراری دولت مهدی، آب ها فراوانمی گردند و نهرها کشیدهمی شوند، برکات زمین افزایشمی یابند و گنج ها استخراج می گردند.
در همین زمینه، عارف بزرگ سعدالدین حموی نیز بر مسئله آسایش و رفاه اقتصادی مردم در زمان ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) تأکید نموده و گفته است: «صاحب زمان که علم به کمال دارد، تمامت روی زمین را به عدل آراسته گرداند و تمامت گنجهای روی زمین بر وی ظاهر گردند، هرچند صفت وی کنم از هزار یکی نگفته ام.» (عزیزالدین نسفى، انسان کامل، ص ۳۲۰، رساله نبوت و ولایت)
یکی دیگر از بزرگان اهل معرفت نیز گفته است: «در ایّام حکومت حضرت مهدی(علیه السلام) مردم روزگار سرسبز و پر طراوتی دارند، رزق و روزی در آن ایّام فراوانمی شود و مردم در کمال امنیت به عبادت خدای رحمانمی پردازند.»
حضرت مهدی(علیه السلام) و اصلاح فکری ـ فرهنگی بشر
گرچه برداشت عمومی از تأمین عدالت در زمان ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) معمولا عدالت اجتماعی و اصلاح امور اقتصادی و توزیع عادلانه ثروتهای جهانی است، اما حقیقت آن است که با ظهور مصلح کل، حضرت مهدی (علیه السلام)، عدالت و اصلاح در تمام شئون هستی پدیدمی آید و پیشه و اندیشه بشری اصلاح می گردد و عقل انسان ها در هر دو بعد علمی و عملی تعدیلمی شود; بدین بیان که اکنون به سبب فاصله گرفتن بشر از معارف وحی، تمام قوای ادراکی و تحریکی او در مرداب افراط و تفریط گرفتار آمده و هر روز که بر جامعه بشری می گذرد، مکتبهای جدیدی در شرق و غرب جهان پدیدمی آیند و طرح ها و الگوهای فکری، فرهنگی و سیاسی گوناگونی را عرضه می کنند و نسلهای بشر را یکی پس از دیگری از مسیر انسانی منحرف کرده، در معرض سقوط فکری، فرهنگی، اخلاقی و اعتقادی قرارمی دهند. اما با ظهور ذخیره هستی، مهدی موعود (علیه السلام)، همه مکتبهای غربی و شرقی و مذاهب گوناگون افراطی و تفریطی در هم پیچیدهمی شوند و بشر در سایه احکام و دستورات آسمانی، از گرداب هوا و هوس نجاتمی یابد و فکر و فرهنگ او اصلاحمی شود.
در این باره، امیرمۆمنان (علیه السلام) در نهج البلاغهمی فرماید: «یعطفُ الهوی علی الهدی اِذا عَطفُوا الهُدی علی الهَوی، و یعطف الرأی علی القرآنِ اِذا عطفوا القرآنَ علی الرأی… و یُحیی میّت الکتابِ و السّنّهِ»; (نهج البلاغه، خطبه ۱۳۸) (حضرت مهدی) خواسته ها را تابع هدایت وحیمی کند، هنگامی که مردم هدایت را تابع هوسهای خویش قرار داده اند، و در حالی که نظریههای گوناگون، خود را بر قرآن تحمیلمی کنند، او (مهدی) نظریه ها و اندیشه ها را تابع قرآنمی سازد و کتاب خدا و سنّت پیامبر را زندهمی گرداند.
ابن ابی الحدید در ذیل این کلام حضرتمی نویسد: «این سخن امیرمۆمنان اشاره است به امامی که در آخرالزمان خواهد آمد و در روایات فراوان، از آمدن او خبر داده شده و با ظهور او، هدایت قاهره پدید آمده و عمل به رأی و قیاس از میان رفته، برابر قرآن کریم رفتارمی شود.» (ابن ابى الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۲ ،ص ۳۸۶)
همچنین در جای دیگری از نهج البلاغه از حضرت مهدی (علیه السلام) به عنوان «یعسوب الدّین» و کسی که مردم اطراف او را همانند ابر متراکم فرامی گیرند یاد شده و آمده است: «فاِذا کانَ ذلکَ ضرَبَ یَعسوبُ الدّین بِذنبِه فیجتَمعونَ اِلیه کما یجتمعُ فزعُ الخریف»; (نهج البلاغه، حکمت ۱) چون آن گونه شد، پیشوای دین قیام کند، پس مسلمانان پیرامون او همچون ابر پاییزی گرد آیند.
منبع : مهدویت