شهادت امام حسن عسکری (ع) تسلیت باد
شد عزای باب مظلومت بیا یابن الحسن (ع)
جان به قربان تو ای صاحب عزا یابن الحسن (ع)
امام عسکری (ع) مسموم شد از زهر بیداد و ستم
کز غمش سوزد دل اهل ولا یا بن الحسن (ع)
شهادت امام حسن عسکری (ع) تسلیت باد
شد عزای باب مظلومت بیا یابن الحسن (ع)
جان به قربان تو ای صاحب عزا یابن الحسن (ع)
امام عسکری (ع) مسموم شد از زهر بیداد و ستم
کز غمش سوزد دل اهل ولا یا بن الحسن (ع)
شهادت امام حسن عسکری (ع) تسلیت باد
ماه ربیع الأوّل ؛ { اهمّیت / فضیلت . آداب و اعمال }
فضیلت : این ماه مانند نامش بهار ماه های دوازده گانه است؛ چون ولادت رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم در این ماه اتّفاق افتاده است … ( المراقبات . ص ۷۱ ) .
روزه ی روز ۱۷ربیع الأوّل بسیار فضیلت دارد و این روز، یکی از آن چهار روز است که در تمام سال به فضیلت روزه ممتاز است (مفاتیح الجنان . فصل نهم . در اعمال ماه ربیع الأّوّل ).
آداب و اعمال :
شب اوّل : این شب در سال سیزدهم بعثت، مبداء هجرت حضرت رسول صلّی الله علیه و آله از مکّه معظّمه به مدینه منوّره بود و در آن شب در غار ثور مخفی شد و حضرت امیر علیه السّلام جان خود را فدای جان شریف او نمود و در جای آن حضرت خوابید … و این آیه در شأن ایشان نازل شد : (( وَ مِنَ النَّاسِ مَن یشری نَفسَهُ ابتِغَآءَ مَرضَاتِ اللهِ )) (مفاتیح الجنان . فصل نهم . در اعمال ماه ربیع الأّوّل ).
روز اوّل :
۱- روزه . ۲- زیارت : مناسب است زیارت جناب رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم و امام امیرالمؤمنین علی علیه السّلام در این روز (مفاتیح الجنان . فصل نهم . در اعمال ماه ربیع الأّوّل ) .
روز هشتم ؛
۱- حزن و اندوه از شهادت حسن عسکری علیه السّلام و عرض تسلیت به حضرت بقیه الله عجّل الله تعالی فرجه الشّریف : در این روز وفات امام ابی محمّد الحسن الزّکی العسکری علیه السّلام واقع گردیده و برای مراقب سزاوار است که در این روز، محزون و اندوهناک باشد بویژه از لحاظ این که صاحب مصیبت در آن روز، حجّت عصر و امام زمان او ارواح العالمین فداه و علیه و علی آبائه صلوات الله می باشد و به آنچه او را در نظر آید آن حضرت را زیارت کند و امام علیه السّلام را به آنچه مناسب داند تعزیت و تسلیت گوید؛
۲- آغاز امامت، ولایت و خلافت حضرت بقیه الله عجّل الله تعالی فرجه الشّریف : سپس به شکرانه ی خلافت امام علیه السّلام خدای را شکر گوید و از غیبت و دوری او اظهار تأثّر نماید و زمان ظهور و فوائدی که از آن عاید می گردد و انوار و خیرات و برکاتی که به مردم می رسد به یادآورد ( المراقبات .ص ۷۵ ).
۳- زیارت : مناسب است زیارت آن دو امام بزرگوار در این روز (مفاتیح الجنان . فصل نهم . در اعمال ماه ربیع الأّوّل ).
روز نهم ؛
۱- در این روز تنها یک روایتی وارد شده که در آن هلاک (( دشمن خدا )) اتّفاق افتاده است. این روز، روز سرور شیعیان آل محمّد صلوات الله علیهم اجمعین می باشد. و بین شیعیان این امر مشهور گشته و هر چند سایر روایات موافق و مساعد با آن نیست لکن ممکن است که تقیه اقتضای تغییر وقت را نموده باشد. ( المراقبات . ص ۷۶ ) .
۲- روز اوّلِ امامت حضرت ولی عصر بقیه الله عجّل الله تعالی فرجه الشّریف (مفاتیح الجنان . فصل نهم . در اعمال ماه ربیع الأّوّل ) .
روز دهم ؛ تزویج رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم با{حضرت}خدیجه علیها السّلام در این روز صورت گرفت …(المراقبات .ص ۷۶ ) .
روز دوازدهم : به روایتی ولادت حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم می باشد. همچنین در این روز پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم در سال سیزدهم بعثت وارد مدینه شدند (و پس از ورود ایشان به مدینه ؛ هجرت ایشان،مبداء تاریخ اسلامی قرار گرفت) (مفاتیح الجنان . فصل نهم . در اعمال ماه ربیع الأّوّل )
روز هفدهم ؛ ولادت باسعادت و با برکت خاتم الأنبیاء حضرت محمّد بن عبدالله صلّی الله علیه و آله و سلّم می باشد و معروف آن است که ولادت با سعادتش در مکّه معظّمه در خانه ی خود آن حضرت واقع شده در روز جمعه در وقت طلوع فجر در عام الفیل در ایام سلطنت انوشیروان عادل. همچنین در این روز شریف در سال ۸۳ ه.ق ولادت با برکت حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام واقع شده است و باعث مزید فضل و شرافت این روز گردیده است (مفاتیح الجنان . فصل نهم . در اعمال ماه ربیع الأّوّل ) .
اعمال مهمّه در این روز ؛
۱- غسل .
۲- روزه : از برای آن فضیلت بسیار است و روایت شده هر که این روز را روزه بدارد ثواب روزه ی یک سال را خدا برای او می نویسد و این روز یکی از آن چهار روز است که در تمام سال به فضیلت روزه ممتاز است.
۳- زیارت : زیارت حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم و همچنین زیارت امام امیرالمؤمنین علیه السّلام .
۴- نماز : دو رکعت نماز که در هر رکعتی یک مرتبه حمد و ده مرتبه سوره قدر و ده مرتبه سوره اخلاص است، بگزارد و پس از نماز در محلّ نماز بنشیند و دعائی که روایت شده است بخواند : اَللَّهُمَّ اَنتَ حَی لاَ تَمُوتُ …
۵- تصدّق و خیرات : مسلمانان این روز را تعظیم بدارند و تصدّق و خیرات نمایند و مؤمنین را مسرور کنند و به زیارت مشاهد مشرّفه بروند. (مفاتیح الجنان . فصل نهم . در اعمال ماه ربیع الأّوّل ) .
۶- عید گرفتن : به آنچه موافق حقیقت عید است (عمل کند) یعنی به آنچه که در شرع وارد گشته نه آنچه خلاف مقرّرات شرع باشد همچنان که عادت و سنّت پاره ای از نادانان است که به لهو و لعب بلکه پاره ای از افعال حرام می پردازند.
ا : حقیقت عید : عید عبارت از … موسمی است که ( حق متعال ) ، نیکوکار و بدکار را برای حضور در برابر خویش به عرض خاکساری و مسکنت و اظهار مراسم عبودیت خوانده تا در آن، جایزه و بخشش کند و لباس امان و خلعت بر آنان بپوشاند …
ب : برای هر مجلسی لباس مخصوصی و زینتی مناسب آن لازم است و لباس شایسته ی اهل چنین مجلس(ی)، لباس تقوا و تاج آنها، تاج کرامت و وقار می باشد ؛ یعنی لباس اهل این مجلس تخلّق به اخلاق حسنه و تاج معارف ربّانیه و تطهیر آنها، پاکیزه ساختن دل از اشتغال به غیر خدا و بوی خوش ایشان، ذکر خدا و درود بر رسول خدا و آل طاهرین او{علیهم السّلام} است ( المراقبات .ص۸۱ - ۸۴ ) .
وقایع :
شب اوّل ربیع الأوّل سال ۱۳ بعثت ؛ هجرت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم از مکّه به مدینه وجان فشانی امام امیرالمؤمنین علیه السّلام و خوابیدن در بستر ایشان برای حفظ جان پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم
۸ ربیع الأوّل سال ۲۶۰ ه.ق ؛ شهادت حضرت امام ح
ملا باسم کربلائی
ما آمدیم / نحن أتینا – این کلیپ بسیار زیبا توسط سایت باسم کربلایی به اسم (نحن اتینا )تدوین شده است و سایت عصرشیعه (www.asreshia.com) برای اولین باراقدام به ترجمه و زیرنویس فارسی آن نموده است که در ادامه می خوانیم.
نـحنُ أتینا… حیثُ مشینا … فالکونُ تقدم
ما آمدیم و از زمانی که قدم در این راه گذاشتیم تمام کاینات نیز با ما همراه شد
یومَ صمدنا … نحنُ صمتنا … والدهرُ تکلم
روزی ما مقاومت کردیم، سکوت کردیم و روزگار سخن گفت
یــاحــســیــن یـاحـسـیـن
أیُ سـبـاقٍ یُـعـلـنُ هـذا للجنهِ سیرا
چه خوش مسابقهای است این پیاده رفتن به مقصد بهشت
کـلُ فـریـقٍ یـضمنُ فوزاً لایحملُ خُسرا
هر کاروانی پیروزیش را حتمی میداند و و هیچ کس زیانی نکرده است
نـحـو دیـارِ الـطفِ سراعاً والرحمهُ کُبرا
برای رسیدن به سرزمین کربلا و رحمت بی پایان غوغایی است
یـحـکـمُ بینَ الناسِ حسینٌ والحاکمُ أدرا
حسین (ع) میان مردم قضاوت می کند، و چه نیکو دادرسی است حسین
تلکَ هدایا… خیرُ عطایا … بالفضلِ تُقسم
این هدیهها بهترین عطایی است که با بزرگواری تقسیم شده اند
أعذبُ عینٍ … حبُ حسینٍ… والعاشقُ یعلم
حسین گواراترین چشمه عشق است و عاشق این را خوب میداند
یــاحــســیــن یـاحـسـیـن
أسـکـتَ شعراً أخرسَ فناً فی أروعِ مشهد
هنر در جایگاه این صحنه شگفت و مبهوت شد و سکوت کرد
ذلـکَ طـفـلٌ ذلـکَ شـیخٌ عزمٌ یتوقد
عزیمت راسخ همگان از کودک تا مرد کهنسال در آن صحنه درخشیدن گرفت.
بـیـتُ ضـریـحٍ لـو یـأتیهِ ملیارُ تمدد
اینجا منزلگه مقدسی است که حتی اگر هزاران هزار نفر بدان پای نهند، همچنان وسعت مییابد
إنَ حـسـیـنـاً کانَ فضاءً لا لا یتحدد
که به راستی حسین کهکشانی لایتناهی است
قـالَ تـعالا… فیهِ مقالا… والفجرِ فأقسم
خداوند تعالی در حق او بسیار گفته است و به فجر قسم خورده است
عـشـرُ لیالٍ … کلُ ضلالٍ… فیها یتهدم
به ده شب که تمام گمراهی ها در آن پایان میگیرند
یــاحــســیــن یـاحـسـیـن
نـحـنُ کـتـبـنا دعوهَ حبٍ للعالمِ تُرسل
ما دعوتنامه عشقی نوشتیم که برای تمام دنیا فرستاده شود
ثـمَ صـرخـنـا یـومَ عرفنا والعالمُ یجهل
سپس فریاد برآوردیم روزی که دانستیم و دنیا هنوز نمیداند
هُـمَ إلـیـنـا إنَ لـدیـنـا سراً یتنزل
آنها برای ما رازهایی سر به مهر نیستند
قـسّـمَ فـیـنا الحورَ حسینٌ من ذا یتخیل
در باور چه کسی میگنجد که این راز را حسین(ع) در میان ما تقسیم کرده است
حـینَ وجدنا… کم نتمنى… للناسِ ونحلم
دریافتیم که تا چه اندازه امید هدایت مردم به این راه را داریم
لـو تـبعونا … لکتشفونا… فی الجنهِ ننعم
کاش این راه را پیش گیرند تا به چشم ببینند پاداش بهشت از آن ماست
یــاحــســیــن یـاحـسـیـن
مـوکـبُ نصرٍ داسَ عروشاً للظلمِ وأرعب
این کاروان پیادگان پیروز، پایههای ظلم را قطع کرد و ظالمان را وحشتزده ساخت
لـیـسَ مُـرادُ الزائرِ قبراً فالباطنُ یُحجب
غایت زائران زیارت قبر نیست بلکه حقیقت پنهان است
مـن صـعدَ الافاقَ یرانا والصورهُ أعجب
هر کس که از بالا ما را ببیند تصویری او را شگفت میکند
نـصـفُ مدارِ الکونِ حسینٌ والآخرُ زینب
که یک نیمه مدار جهان حسین است و نیمه دیگر زینب است
ذاکَ مـقـامٌ … فیهِ إمامٌ… والقولُ مُسّلم
همانا این جایگه مقامی است که امامت در آن است و کلامش حجت است
لو یتجلى … عزَ وجلى… کالطورِ وأعظم
که در آن خدای عز و جل مانند کوه طور تجلی مییابد
یــاحــســیــن یـاحـسـیـن
یـدفـعُـنـا لـلـسیرِ یقینٌ أن لا نتعذر
هیچ عذر و بهانهای نمی آوریم چرا که این یقین ماست که ما را به جلو میراند
إیـهـی ورأیَ الـعـیـنِ رأینا للایهِ مظهر
ما نشانههای این آیت را با چشم بصیرت دیدیم
ذاکَ إمـامُ الـعـصـرِ مجیباً للرکبِ تصّدر
همانا آن امام زمان است که اجابت میکند و چون نگین انگشتری در میان است
مـا کـانَ لـیـأمرَ بالحسنى لو کانَ تأخر
اگر دیر نمیشد به نیکی امر نمیکرد
راحَ فـقیراً … عادَ أمیراً … من زارَ وسلم
هر کس که زیارت کند و سلام دهد فقیر آمده است و شاه برمیگردد
أدرکَ عُلیا … أحرزَ دنیا … فی الحشرِ یُقدم
بالاترینها را درک کرده و دنیا را ذخیره آخرت خود ساخته است
یــاحــســیــن یـاحـسـیـن…
یکی از رهاوردهای دولت کریمه مهدی موعود (علیه السلام)، که در نهج البلاغه مورد اشاره قرار گرفته، تأمین رفاه و آسایش اقتصادی بشر در زمان حکومت آن حضرت است که از طریق وفور نعمت و برکتهای زمینی و آسمانی تأمینمی شود.
امیرمۆمنان (علیه السلام) درباره نعمتهای زمین در عصر ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) می فرماید: «تخرجُ له الارضُ افالیذَ کبدِها و تلقی الیه سلماً مقالیدَها»; (نهج البلاغه، خطبه ۱۳۸) در زمان ظهور حضرت مهدی، زمین میوههای دل خود (معادن طلا و نقره) را برای او بیرونمی ریزد و کلیدهایش را به اومی سپارد.
مسئله وفور نعمت و رفاه اقتصادی مردم در زمان حکومت حضرت مهدی (علیه السلام)، حقیقتی است که در روایات فراوان به آن اشاره شده است و از آن میان، پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)می فرماید: «… و تزیدُ المیاهُ فی دولته و تمدُّ الانهارُ و تُضعّفُ الارضُ اُکُلَها و سَتُخرجُ الکنوزُ»; (لطف الله صافى گلپایگانى، منتخب الاثر، باب ۳، ص ۵۸۹) در زمان برقراری دولت مهدی، آب ها فراوانمی گردند و نهرها کشیدهمی شوند، برکات زمین افزایشمی یابند و گنج ها استخراج می گردند.
در همین زمینه، عارف بزرگ سعدالدین حموی نیز بر مسئله آسایش و رفاه اقتصادی مردم در زمان ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) تأکید نموده و گفته است: «صاحب زمان که علم به کمال دارد، تمامت روی زمین را به عدل آراسته گرداند و تمامت گنجهای روی زمین بر وی ظاهر گردند، هرچند صفت وی کنم از هزار یکی نگفته ام.» (عزیزالدین نسفى، انسان کامل، ص ۳۲۰، رساله نبوت و ولایت)
یکی دیگر از بزرگان اهل معرفت نیز گفته است: «در ایّام حکومت حضرت مهدی(علیه السلام) مردم روزگار سرسبز و پر طراوتی دارند، رزق و روزی در آن ایّام فراوانمی شود و مردم در کمال امنیت به عبادت خدای رحمانمی پردازند.»
گرچه برداشت عمومی از تأمین عدالت در زمان ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) معمولا عدالت اجتماعی و اصلاح امور اقتصادی و توزیع عادلانه ثروتهای جهانی است، اما حقیقت آن است که با ظهور مصلح کل، حضرت مهدی (علیه السلام)، عدالت و اصلاح در تمام شئون هستی پدیدمی آید و پیشه و اندیشه بشری اصلاح می گردد و عقل انسان ها در هر دو بعد علمی و عملی تعدیلمی شود; بدین بیان که اکنون به سبب فاصله گرفتن بشر از معارف وحی، تمام قوای ادراکی و تحریکی او در مرداب افراط و تفریط گرفتار آمده و هر روز که بر جامعه بشری می گذرد، مکتبهای جدیدی در شرق و غرب جهان پدیدمی آیند و طرح ها و الگوهای فکری، فرهنگی و سیاسی گوناگونی را عرضه می کنند و نسلهای بشر را یکی پس از دیگری از مسیر انسانی منحرف کرده، در معرض سقوط فکری، فرهنگی، اخلاقی و اعتقادی قرارمی دهند. اما با ظهور ذخیره هستی، مهدی موعود (علیه السلام)، همه مکتبهای غربی و شرقی و مذاهب گوناگون افراطی و تفریطی در هم پیچیدهمی شوند و بشر در سایه احکام و دستورات آسمانی، از گرداب هوا و هوس نجاتمی یابد و فکر و فرهنگ او اصلاحمی شود.
در این باره، امیرمۆمنان (علیه السلام) در نهج البلاغهمی فرماید: «یعطفُ الهوی علی الهدی اِذا عَطفُوا الهُدی علی الهَوی، و یعطف الرأی علی القرآنِ اِذا عطفوا القرآنَ علی الرأی… و یُحیی میّت الکتابِ و السّنّهِ»; (نهج البلاغه، خطبه ۱۳۸) (حضرت مهدی) خواسته ها را تابع هدایت وحیمی کند، هنگامی که مردم هدایت را تابع هوسهای خویش قرار داده اند، و در حالی که نظریههای گوناگون، خود را بر قرآن تحمیلمی کنند، او (مهدی) نظریه ها و اندیشه ها را تابع قرآنمی سازد و کتاب خدا و سنّت پیامبر را زندهمی گرداند.
ابن ابی الحدید در ذیل این کلام حضرتمی نویسد: «این سخن امیرمۆمنان اشاره است به امامی که در آخرالزمان خواهد آمد و در روایات فراوان، از آمدن او خبر داده شده و با ظهور او، هدایت قاهره پدید آمده و عمل به رأی و قیاس از میان رفته، برابر قرآن کریم رفتارمی شود.» (ابن ابى الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۲ ،ص ۳۸۶)
همچنین در جای دیگری از نهج البلاغه از حضرت مهدی (علیه السلام) به عنوان «یعسوب الدّین» و کسی که مردم اطراف او را همانند ابر متراکم فرامی گیرند یاد شده و آمده است: «فاِذا کانَ ذلکَ ضرَبَ یَعسوبُ الدّین بِذنبِه فیجتَمعونَ اِلیه کما یجتمعُ فزعُ الخریف»; (نهج البلاغه، حکمت ۱) چون آن گونه شد، پیشوای دین قیام کند، پس مسلمانان پیرامون او همچون ابر پاییزی گرد آیند.